سلام
روزتون بخیر
روزی ک اومدمو همه حرفاتو خوندم ی نیش خندی رو لبام بود میدونستم همش داری دروغ میگی واسه همین جوابتو ندادم و پاشدم رفتم میدونستم از سر حسرت و حسادت همه اون متنها و عکسارو گذاشتی.
اما دیگه تاکی؟؟نمیخوای بس کنی؟مگه نگفتی سایتتوحذف میکنم؟چراحذف نکردی ؟
اولش یکم عصبی شدم اما یاد اون حرفت تو ماشین افتادم ک گفتی یه کاری میکنم ک ازم بدت بیادو...
اماامید بهت بگم من الان باهسرم همه چی دارم هرشب باهم بیرونیم از همه لحاظ به هم میخوریم جوری ک میترسم چشممون بزنن
راستی مراسمم هم تو قصرهدیش گرفتیم.دیدیش؟داخلش رفتی؟واقعا معرکست..
بگذریم
امید خودتو خسته نکن هندی نکن قصه رو
یه اتفاق بود گذشت تموم شد
گذشته ها گذشته به فکر ایندت باش
باخودت بگو : بیخیال قبلیاپیش به سوی بعدیا
بچسب به درس و زندگی و واسه خودت کسی شو جوری ک همه ارزوی باتو بودنو داشته باشن منم یکی یکی به هدفام میرسم و خدامم شکر میکنم چون همه چی خوبه اینم بدون ک اصلا پشیمون نیستم بازم خداروشکر.
راستی این سایتایی ک به اسمم زدی رو بحذف ممنون میشم
مواظب خودت باش
خدانگهدار
:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4